ما بحران خردورزی در استفاده از منابع آب داریم
برای برون رفت از این مشکل بایستی قانون گردش آزاد اطلاعات اجرایی شود
و ارتفاع پیزومترهای شرکت آب منطقه ای را در سطح دشت مردم مشاهده کنند
در تصمیم گیری نباید عده ای کنار گذاشته شوند چرا که هم افزایی و همراهی بقیه را از دست میدهیم
برای ایجاد حس مالکیت بایستی شفاف سازی و مشارکت داشته باشیم.که مشارکت باعث حذف بدبینی می گردد.
مشارکت کلید حل بحران آب است
آبهای زیر زمین حکم معادن کشور را دارند
قدرت دولت ها به انگیزه و توان یک کارمند ساده محدود است چون این کارمند است که بایستی قوانین را اجرایی نماید . لذا دولت توان اجرای کارهای بزرگ را ندارد و بایستی با مشارکت مردم مشکل مرتفع گردد .
تمرکز قدرت در نزد دولت فاجعه به بار می آورد. و آب فروشی و واگذاری امتیاز چاه به افراد و کارخانجات از جمله فجایع اتفاق افتاده می باشد .
با عنایت به محدودیت منابع بایستی آب فروشی تعطیل گردد . و جهت ایجاد کارخانه جدید با منابع آبی مورد نیاز بایستی اقدام به خرید چاه های کشاورزی از کشاورزان شوند و منبع جدید آبی و مصرف کننده جدید جهت حفر چاه معرفی نگردد .
تئوری فاجعه منابع طبیعی مشترک بایستی جدی گرفته شود . هر چیز حالت عمومی پیدا نماید به یغما و حراج می رود .
مقدار آب قنات و رودخانه به سهم است و با کاهش بارندگی و خشک سالی سهم کم می گردد و یا از بین می رود لذا بایستی استفاده از چاه های کشاورزی و چاه عمیق به سهم و به میزان بارندگی آن سال و مقدار تغذیه سفره صورت گیرد.
لذا بایستی مدیریت منابع آب کشور را به خود مردم واگذار گردد.
منابع آبهای زیر زمینی به سمت شوری حرکت می کنند و همواره شاهد ایجاد شکاف های عمیق در سطح مزارع روستا می باشیم .
- ۹۵/۰۷/۱۸